ارزیابی و تبیین ابعاد دلبستگی مکانی در خیابان بابا افضل شهر کاشان

Authors

  • امیر اشنویی دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تهران
  • بهار حبیبیان دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تهران
  • حسین حاتمی نژاد استاد گروه جغرافیا دانشگاه تهران
Abstract:

دلبستگی مکانی بر پیوندهای محکم مردم و مکان دلالت می‌کند که از عوامل فردی، اجتماعی و کالبدی تاثیر می‌پذیرد و بر تامین نیازهای روحی و کیفیت زیست شهری موثر است. هدف این مقاله بررسی میزان دلبستگی مکانی افراد ساکن و غیرساکن به خیابان باباافضل شهر کاشان و تاثیر متغیرهای فردی، مدت اقامت و تامین مایحتاج از این خیابان بر دلبستگی مکانی به آن و روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. پس از مطالعه کتابخانه‌ای و بررسی مبانی نظری موضوع، داده‌های مورد نیاز به شیوه پیمایشی با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با روشهای آماری توصیفی و استنباطی (آزمون‌های پیرسون، تی و واریانس) با بهره‌گیری از نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان می‌دهد از میان متغیرهای فردی، سواد، درآمد و تاهل بر دلبستگی مکانی موثرند و رابطه بین سکونت یا عدم سکونت و نیز مدت اقامت در محدوده مورد مطالعه با دلبستگی مکانی پاسخگویان به آن از نظر آماری معنادار است. همچنین رابطه معنادار تامین مایحتاج از خیابان باباافضل و دلبستگی مکانی تایید نشد. با توجه به پایین بودن مقدار بعد مشارکت و همذات‌پنداری با مکان نسبت به سایر ابعاد ارزیابی شده دلبستگی مکانی، تقویت آن از طریق مشارکت و سهیم کردن ذینفعان در ساماندهی محدوده مورد مطالعه می تواند در افزایش دلبستگی موثر باشد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

صدرا و بابا افضل کاشانی

تأثیر و تأثر در میان در میان اندیشمندان، امری طبیعی و مستحسن است. هر متفکری بی‌گمان ساختار و محتوای اندیشه خود را تا حدود زیادی مرهون اندیشمندان پیش از خود است و بدین منوال با میراث خود در بافت اندیشه آیندگان دارای تأثیر. گاهی نوشته‌ای خاص چنان در بزرگی تأثیر می‌گذارد که خواسته یا ناخواسته در قالب‌بندی فصول اثر یا آثار او خود را به روشنی نشان می‌دهد و ممکن است شدت تأثیر به حدی باشد که در مقایسه...

full text

گذر و نظری سبک‌شناختی در نوشته‌های بابا افضل کاشانی

بابا افضل از حکیمان، نویسندگان و شاعران بزرگ نیمه دوم سده ششم و آغاز سده هفتم است. روزگاری که از یک‌سو بیشتر دانشمندان نوشته‌های خویش را به عربی می‌نوشتند و از دیگر سو، نثر فارسی به تکلف و تصنع بسیار دچار شده بود. در چنین روزگاری بابا افضل تقریباً همه آثار خویش را به زبان فارسی شیوا و رسایی نوشت که نه سره‌گرا بود و نه عربی‌گرا و نه مصنوع و متکلف، و از این راه به زبان فارسی خدمت بزرگی کرد. بسامد ...

full text

بابا افضل، حکیم، عارف و شاعر بزرگ قرن هفتم

یکی از بزرگان علم و ادب و حکمت پژوهان در مورد تعامل فرهنگ و تمدن یونان و اسلام چنین گفته است: پس از برخورد فلسفه یونانی با عالم اسلام،‌ حیات عقلانی و روحانی در چهار جریان فرهنگی و عقیدتی در جهان اسلام تبلور یافت. فلسفه مشائی، حکمت اشراقی، کلام، ‌تصوف و عرفان، بازگشت این چهار جریان در موضوع شناخت و معرفت به دو مسأله اساسی برمی‌گردد است. یکی از تدلال و نظر و دیگری ریاضت و تزکیه و مجاهدت نفسانی. ب...

full text

بررسی وامگیریهای قرآنی در رباعیات بابا افضل کاشانی

در اشعار بابا افضل، سایۀ پررنگ الفاظ و معانی قرآن کریم به وضوح دیده می شود؛ ،« کُلُّ منْ علَیها فَا نٍ » و نیز عباراتی قرآنی مانند ،« ربنا ظلمنا » ،« أطعنا » ،« سمعنا » واژههایی چون و...، رباعیات وی را در اوج اعتلا قرار داده است . همچنین «لا قُوهَ إِلاَّ بِاللَّه » ،«کُلُّ شَیء هالک» « تغییرناپذیری زمان مرگ » ،« شقّ القمر » ،« هبوط انسان » ،« بار امانت » مضامین بینظیر قرآنی چون و... به رباعیات او حیات و جاودانگی ب...

full text

بررسی سیمای نفس در مصنّفات بابا افضل مرقی

مبحث معرفت نفس پس از معرفت الهی، یکی از پردامنه‌ترین مباحث کلامی‌ـ فلسفی و عرفانی است که نه تنها در قرآن کریم، بلکه در آثار فیلسوفان، عارفان و عالمان نحله‌های دینی انعکاس داشته است. نفس از دیدگاه صوفیان بیشتر به نفس امّاره اطلاق می‌شود و در نظر آنان، پدیده‌ای مذموم، منبع شرور و مورد نکوهش است، اما حکیم افضل‌الدین مرقی کاشانی، عارف بزرگ قرن ششم و هفتم هجری، نفس را نوری الهی دانسته که به خود روشن ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 2  issue 2

pages  67- 80

publication date 2015-01-21

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023